تمدن من

توضیحاتی پیرامون تمدن دیرینمان

تمدن من

توضیحاتی پیرامون تمدن دیرینمان

آیاخداونددرحضرت عیسی حلول کرد؟

آیا خداوند در حضرت عیسی(ع)حلول کرد؟

نکته اول:

مسیح هم یکی از بندگان خدا بود و از طرف خدا برای هدایت مردم به پیامبری برگزیده شده بود.( کلام اسلامی، شماره 30. ص 98)

این مطلب در کتاب مسیحیان است که: حضرت عیسی اقرار به بنده بودن خود دارد و از دیگران می خواهد که خدای واحد را بپرستید

«
ای اسرائیل! بشنو خداوندی که خدای ما است یک خداوند است.» مرقس 12: 29.

شما سامریان، آنچه را نمی شناسید، می پرستید اماما آنچه را که می شناسیم عبادت می کنیم.» یوحنا 3 - 13.

نکته دوم:

با توجه به مطالب بالا وقتی ثابت شد که حضرت عیسی مخلوق است در این موقع می توان گفت که محدود هم است و مخلوق محدود وجودش عین نیاز است.یعنی باید نیاز به مبدئی داشته باشد که او را کامل کند و اسم آن مبدا خداوند بی نیاز است

ته سوم 

  1. ته سوم:

    این کلام که خدا در حضرت عیسی(ع)حلول کرد درست نیست

    قرآن در این باره می فرماید:

    در سوره شوری ایه 11 آمده است که: " لیس کمثله شیء " یعنی هیچ چیزی مانند او نیست .

    به تعبیر دیگر او وجودى است بى‏ پایان و نامحدود از هر نظر و هر چه غیر او است محدود و متناهى است از هر نظر، از نظر عمر، قدرت، علم، حیات، اراده، فعل، و خلاصه همه چیز،

    پس خدا نمی شود به صورت یک انسان در بیاید چرا که در این صورت خدا, جسم می شود و جسم بودن منافات با خدا بودن خدا دارد

    نکته چهارم:

    تمام موجودات دنیا همگی محدود هستند و خدا موجودی است نامحدود.چه طور ممکنه خدا که نامحدود است حتی در یک لحظه به صورت یک انسان محدود در بیاید

    براى این که ثابت کنیم خدا یه وجود بی انتهاست به چند باید توجه شود

    1-
    وقتی میگیم فلان چیز محدوده یعنی یه وقتی عمرش تموم میشه و نابود میشه بر خلاف موجود نامحدود همیشه است و هیچ گاه معدوم نمیشه

    2-
    در باب علت و معلول باید معلول ها به یه وجود برسن که اون وجود خودش نیازی به علت نداشته باشه و موجودی نامحدود باشه و خودش علت اصلی تمامی موجودها باشه.چرا که اگر خدا هم نیاز به علت داشته باشه موجودی محدود میشه

    پس همه ماسوی الله موجوداتی محدود هستن و خدا از نظر صفات و از نظر وجود، حدّ و حدود نداره. پس موجود محدود نمی‌ تونه با موجود نامحدود یکی باشد، تا کسی دچار توهم همه خدایی بشه

    نکته پنجم:

    امام علی(ع)درباره توحید صمدی می فرمایند: تاویل صمد آن است که او نه اسم است، نه جسم است، نه مانند و نه شبیه دارد، و نه صورت و نه تمثال نه حد و نه حدود، نه محل و نه مکان و نه کیف و نه أین، نه این جا و نه آن جا، نه پر است و نه خالی،‌نه ایستاده و نه نشسته، نه سکون دارد و نه حرکت، نه ظلمانی است و نه نورانی، نه روحانی است و نه نفسانی، و در عین حال هیچ محلی از او خالی نیست و هیچ مکانی گنجایش او را ندارد، نه رنگ دارد و نه بر قلب انسانی خطور کرده، و نه بو برای او موجود است، همه اینها از ذات پاکش منتفی است.( تفسیر سوره توحید، ج 27، ص 439)

    با دقت در این حدیث معلوم میشه صمد مفهوم جامعی داره و هرگونه صفات مخلوقات را از ساحت مقدس خدا نفی می ‌کنه،

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد