واژه جشن فارسی گرفته شده از یسن Yasna اوستایی است، به معنی ستایش و پرستش. جشن با سکون حرف دوم در ایران به همان معنی عید است که زرتشتیان نیز به همین مفهوم و معنی آن را بکار میبرند. هدف از برگزاری این همه جشنها و گردهماییها نزدیکی افراد جامعه و موانست آنان و تمرکز نیرو و اتحاد و اتفاق بودهاست.
گاهنبار یا گاهبار این دو لغت یک معنی دارد و آن شش روزی است که خداوند، عالم را آفرید و زرتشتیان در کتاب زند اوستا از زرتشت نقل میکنند که خداوند عالم را در شش گاهنبار آفرید. نامهای گاهنبارهای ششگانه به قرار زیر است:
نام ماه |
زمان برگزاری |
مناسبت جشن |
||
۱ |
گاهنبار میدیوزرم |
روز پانزدهم اردیبهشت، پنج روز |
آفریدن آسمان |
|
۲ |
گاهنبار میدیوشـم |
روز پانزدهم تیر ماه، پنج روز |
آفریدن آب |
|
۳ |
گاهنبار پـتیهشـهیم |
روز سیام شهریور، پنج روز |
آفریدن زمین |
|
۴ |
گاهنبار ایاسرم |
روز سیام مهر ماه |
آفریدن گیاه |
|
۵ |
گاهنبار میدیارم |
بیستم دی ماه |
آفریدن جانوران |
|
۶ |
گاهنبار همسپثمیدیه |
اسفندارمذ ماه؛ از روز اهنود تا روز وهشتواش(پنج روز آخر سال)، در پایان دوازده ماه و آخرین روز پنجه دزدیده |
آفریدن انسان |
|
هر یک از جشنهای ششگانهٔ گاهنبار، پنج روز بطول میانجامید و آخرین روز هر گاهنبار مهمترین روز جشن بودهاست. در این روزها همه افراد ملزم بودند تا مطابق انفاق کنند. در دعایی که از زمان ساسانیان باقیمانده ملاحظه میشود که استغفارکننده جایی میگوید «از اینکه در مراسم گهنبارها شرکت نکرده و انفاق نکردم، بخشایش میطلبم.»
اردیبهشتگان یا گلستانجشن از جمله جشنهای دوازدگانه ی سال ایران باستان بوده است واز جشنهای آتش به شمار میرود. روز سوم از هر ماه به نام اردیبهشت میباشد و سوم ماه اردیبهشت جشن اردیبهشتگان برگزار میشد. بر اساس گاهشماری امروزین، دوم اردیبهشت خورشیدی، برابر با جشن اردیبهشتگان است. ایرانیان از هزاران سال پیش در روز جشن اردیبهشتگان، لباس سپید رنگ میپوشیدند که نمایانگر پاکیزگی است. زمان برگزاری جشن اردیبهشتگان از سویی دیگر همزمان است با زمانی که در بسیاری از مناطق ایران، گلها شکوفا شدهاند. از این رهگذر، این جشن به نوعی جشن گلها نیز بدل شد؛ جشنی که اکنون در هلند نیز تقریبا همزمان با جشن اردیبهشتگان برگزار میشود.
خلف تبریزی آورده که در این روز نیک است به معبد و آتشکده رفتن و از پادشاهان حاجت خود خواستن و به جنگ و کارزار شدن.
واژه فارسی «اسفند» در زبان فارسی امروز، از واژه پهلوی «سپندارمت-Spandarmat»گرفته شده است.جشن اسفندگان (سپندارمذگان) یا جشن مردگیران یکی از جشنهای ایرانی است که در روز ۵ اسفند برگزار میشود. ابوریحان بیرونی در آثارالباقیه آوردهاست که ایرانیان باستان ،روز پنجم اسفند را روز بزرگداشت زن و زمین میدانستند. روز پنجم ماه دوازدهم (اسفند)، «سپندارمذ» یا «اسفندار مذ» نام داشت که جشنی با همین عنوان میگرفتند. «سپندارمذگان» یا «اسفندگان» روز زن و زمین است.روز اهنود تا روز وهشتواش(پنج روز آخر سال)25تا29 اسفند ماه خورشیدی در باور زرتشتیان5روزآخر سال پنجه بزرگ نامیده می شود.چند روز مانده به پنجه کوچک خانه را از درون وبرون پاکیزه مینمایند وشیشه(سبزه)میکارند.در شب آخر سال چراغی بر لب خود میگذارند،سحرگاه برروی بام میروند وآتش افروزی با نوای اوستا در هم می آمیزد.چنین به نظر می رسد که رسم آتش افروزی ایرانیان در شب چهارشنبه سوری اقتباسی از آتش افروزیزرتشتیان(ایران باستان)در شب آخر سال باشد.