«فاطمه خضری »
"جشن مهرگان"
جایگاه جشن مهرگان :
زمان برگزاری جشن مهرگان در آغاز ماه مهر و فصل پاییز بوده است و این شیوه دست کم تا پایان دوره هخامنشی و احتمالاً تا اواخر دوره اشکانی نیز دوام داشته است. اما از این زمان و شاید در دوره ساسانی، جشن مهرگان به مهر روز از مهر ماه یا شانزدهم ماه مهر منتقل میشود.
جایگاه اسطوره ای مهرگان :
جشن مهرگان به یادگار حواث که در آغاز آفرینش جهان رخ داده برقرار شده است . این عید به یاد وقایعی که در تاریخ داستانی مذکور است وضع شده بود .
بر طبق این داستان های اسطوره ای ، در این روز پادشاهان ایران تاجی بر سر مینهادند که صورت آفتاب در میان چرخی گردان بر آن منقوش بود.
هنگام طلوع آفتاب یکی از سپاهیان در حیاط قصر سلطنتی ایستاده فریاد میزد " ای فرشتگان به عالم فرود آیید و بدکاران را بزنید و از دنیا برانید"
برنامه های جشن مهرگان در ایران قدیم :
• اهداء هدایای فراوان به پیشگاه پادشاهان
• بخشیدن لباس های تابستانی یا زمستانی موجود در صندوق خانه شاه به عموم مردم
• رسیدن پیک خجسته به دربار شاهی
• مراسم آفرین خوانی
• برگزاری تعدادی رسوم تمثیلی از عمدهترین مراسمات این عید بود .
سابقه جشن مهرگان در گذشته ایران :
دیرینگیِ این جشن دست کم تا دوران فریدون باز میگردد. شاهنامه فردوسی به صراحت به این جشن کهن و پیدایش آن در عصر فریدون اشاره کرده است:
فریدون چو شد بر جهان کامکار ندانست جز خویشتن شهریار
به رســم کیان تاج و تخت مهی بیاراست با کاخ شاهنشهی
به روز خجسته ســر مهر ماه به سر برنهاد آن کیانی کلاه
زمانه بی اندوه گشـت از بدی گرفتند هر کــس ره بـخردی
دل از داوریهـا بپرداخـتـنـد به آیین یکی جشن نو ساختند
نـشـسـتـنـد فرزانگان شادکام گـرفتند هـر یک ز یاقوت جام
می روشن و چهره ی شاه نو جهان نو ز داد از سرِ ماه نو
بـفـرمـود تا آتش افـروخـتـنـد همه عنبر و زعفران سوختند
پـرسـتـیـدن مهرگان دیـن اوسـت تنآسانی و خوردن آیین اوست
کنون یادگارست ازو ماه مهر به کوش و به رنج ایچ منمای چهر
خوان های مهرگانی :
خوان یا سفره مهرگانی نیز همچون نوروز و دیگر سفره های جشن های ایرانی، هفت چینی از میوه ها و خوراکی هاست همراه با شاخه هایی از درختان «سرو»،«مورد» و «گز» و شربتی از عصاره ی «هوم»(هَئومَه) که با شیر رقیق شده و نان مخصوص «لورگ» که روی پارچهای ارغوانی گرد یک آتش دان چیده می شوند.
هفت میوه همچون سیب، انار، ترنج، سنجد، بی (به)، انگورسفید، انجیر، کُـنار، زالزالک، ازگیل، خرمالو و ...
آجیل ویژه ای از هفت خشکبار از جمله مغز گردو، پسته، مغز فندق، بادام، تخمه، توت خشک، انجیرخشک، نخودچی و ...
آش هفت غله از گندم، جو، برنج، نخود، عدس، ماش و ارزن.
کاسه ای پر از آب و گلاب و سکه و برگ آویشن همراه با گل های بنفشه و نازبو (ریحان)، آیینه، سرمه دان، شیرینی و بوهای خوش همچون اسفند و عود و کُندر.
در پایان مراسم، شعلههای فروزان آتش، نظارهگر دستانی بود که بطور دستهجمعی و برای تجدید پایبندی خود بر پیمانهای گذشته، در هم فشرده میشدند.
قبل از تسلط اعراب بر ایران، در انتهای سلسلة ساسانی در زمان یزدگرد سوم ( قرن 7 میلادی ) دین رسمی کشور ایران، دین زرتشت بود. پیامبر این دین یعنی اشو زرتشت برای قدر نهادن ایزدان، که سمبلهای نیروهای سودمند به حال آدمی در طبیعت بودند، مراسم آیینی فراوانی از جمله جشن هایی را پایه گذاری کرد.
این جشنها شامل 2 بخش بودند، گاه انبارها و جشنهای ماهانه .
گاه انبارها، جشنهایی بودند که برای تقدیس اهورامزدا و شش روان جاویدان ( امشا سپندان ) که همواره نزداومتوطن هستند، برگزار می شدند. اهورامزدا و شش امشا سپندان، حافظان هفت مخلوق می باشند. آسمان، آب ها، زمین، آتش، گیاهان، حیوانات و آدمی. بعدها شش امشا سپند را در زبان فارسی با اندکی تغییر به نامهای شهریور، خرداد، اسفند، اردی بهشت، امرداد و بهمن خواندند.
به نظر می رسد پایه گذار این جشن ها، زرتشت پیامبر باشد. اما گفته شده است که این جشن ها به خصوص گاه انبارها در زمانهای بسیار دورتر از زمان زرتشت هم جشن گرفته می شده اند.
گاه انبارها هر یک به مدت پنج روز برگزار می شدند و به ترتیب عبارت بودند از : 1- میدیوزرم، در نیمة بهار هنگام برداشت خرمن 2- میدیوشهم، در نیمة تابستان 3- پیتی شهم، در ماه شهریور 4- ایاترم، در ماه مهر 5- میدیارم، در نیمة زمستان 6- همسپتمدم، در ماه اسفند 7- آخرین گاه انبار، روز آخر سال بود و به جشن نوروز متصل می شد.
هزینة این جشنهای هفتگانه را ثروتمندان تامین می کردند. مردم در این روزها در کنار همدیگر می خوردند، می نوشیدند و پایکوبی می کردند و در پایان جشن، آنچه از خوردنی ها باقی بود، به خانة افراد نیازمند فرستاده می شد.
در کنار گاه انبارها، جشن های ماهانه هم از اهمیت خاصی برخوردار بودند. در هر ماه یک روز نام ماه با نام روز یکی میشد. مردم این روز را جشن میگرفتند و در آن طی مراسمی به تقدیس نام اهورامزدار میپرداختند.
از مهمترین جشنهای ماهانه میتوان مهرگان و تیرگان را نام برد که جزء پنج جشن بزرگ ایرانیان بودهاند. (در کنار نوروز، سده و یلدا) و در سرتاسر امپراطوری مراسم مربوط به آنها با شکوه تمام برگزار میشده است.
از میان جشنهای ماهانه، مهرگان بی شک مهمترین و با شکوه ترین جشن بوده است. روز مهر از مهرماه. این جشن سابقهای پیش اوستایی دارد.
در باور مردمان آن زمان، این خورشید بوده است که به طبیعت زندگی میبخشیده. آنان خورشید را مهر نام نهادند و مهر نامی است که برای مفهوم دوستی و محبت برگزیدهاند و به این ترتیب نشان داده اند که اساس هستی و آنچه که به عالم هستی، بودن میبخشد "مهر" است.
"مهر" از مهمترین عناصر "اشا" قانون حاکم بر طبیعت است و همواره بر ضد "دروژ" در مبارزه.
آنان که راه مهر را پیمایند به مبدأ میرسند. در سنت میترائیسم، میترا، ایزد نگهبان خورشید، حافظ پیمان و سمبل مهر ورزیدن است.شخصیت مسیح گونه میترا را در متن های مقدس دوره پیش اوستایی می توان یافت. میترا هنگامی که جهان را "دروژ" فرا گرفته بود و از "اشا" تقریباً خبری نبود، به صورت گاو نر سفیدی به زمین متجلی شد و به عنوان فدیه گناهان بشر خود را قربانی کرد تا جهان از تباهی مصون بماند و خورشید مهر دوباره بر تارک هستی فروزان گردد و این همان است که در مورد مسیح از کتاب مقدس میخوانیم.
مسیح - که درود خدا بر او باد- به روی صلیب جان داد تا نوع بشر از تباهی رها شود، مسیح که سمبل مهرورزیدن میگوید، راه منم، راستی منم، زندگی منم، هیچ نمیتواند به خدا برسد مگر به وسیلة من و این چیزی نیست جز باور مردمان بدوی زمانهای دور که تنها راه رسیدن به مبدأ، پیمودن راه مهر است.
از نقطه نظر اسطورهای در روز مهر از ماه مهر، نیروی راد و راستی (اشا) به سرکردگی کاوه بر آتش دروژ ضحاک به پیروزی رسید و فریدون پادشاه شد. بنابراین مهرگان سمبلی از پیروزی نهایی مزدا بر اهریمن است.
بر اساس منابع یونانی در جشن مهرگان پادشاهان لباس ارغوانی میپوشیدند و به همراه مردم در مجالس عمومی باده گساری میکردند. این تنها روز در ایران باستان بوده که مردم میتوانستند در ملا عام باده گساری کنند. از جشن مهرگان در کتاب تلمود، از کتب مقدس یهود هم سخن رفته است و این نشان میدهد که این جشن مختص ایرانیان نیست و در بسیاری از مناطق دنیای باستان برگزار میشده است.